متن زیر قسمت آغازین از مجموعه ای است به نام « در حلقه زندان ». خوشحال میشوم اگر دست نوشته های من را مورد نقد قرار دهید.
ادامه مطلب ...خوش به حال دخترک و عروسک هایش
دخترک و ...
پسرک اما نیست. سال هاست گم شده است. دیگر نه گل کوچیک های خیابانی سر ذوقش می آورد نه پنهانی به کلوپ بازی رفتن.
پسرک ناچار قصه ما در پی نانی است که به کف آرد و به غفلت نخورد.
نان کجاست؟ زیرِ سنگ
سنگ های کوه آراسته و پیوسته با نظم و ترتیب یک جا ایستاده اند.
دینامیت هم این روزها کمر خم کرده چه برسد به فرهاد، اصغر یا رضا.
من زودتر از موعد برگشتم از تمامی دوستانی که ابراز لطف کردند متشکرم.
هم اکنون اعلام می دارد مدیریت وبلاگ وزینِ « سنگین »، به علت کم تحرکی مفرط به زخم بستر دچار شده و برای درمان سوراخ های ایجاد شده در ناحیه جیب به مدت دو هفته به اردوگاه کار اجباری اعزام
می شود.
لذا واضح و مبرهن است که در این ایام وبلاگ به روز نمی شود.