متن زیر اپیزودی از یک چهارگانه در خصوص کارگردان های ایرانی است که هر اپیزود به کسی سپرده شده است.
***
هوالحبیب
عجیب روزگاری است این روزها.
به من می گویند فیلم ساز نمی تواند خبرنگار هم باشد و از یک جشن گزارش بگیرد و اگر بگیرد می گیریمش؛ آخر یعنی چه؟
هرچند تا بوده همین بوده و به قول یار: «منکه میدونم گوشت قربونی اسماعیل نیست ابراهیمه». همیشه تا نوبه ی ما می شود آسمان می تپد.
از ازل دست به هرکاری می زدم به مشکل بر می خوردم. یادش بخیر برای «برج مینو» اسپانسر گفته بود باید از شرکت من در فیلم اسم برده شود و من مانده بودم چطور اسم یک شرکت پفک نمکی را در فیلمی جنگی بگنجانم و بالاجبار اسم فیلم را عوض کردم. از این دست مشکل ها بسیار داشته ام.
من تنها زمان نام گذاری «به نام پدر» دلم کمی خنک شد. آن سال ها که پیتزا خوری برای خودش کلاسی داشت، بنده زاده هر روز زنگ می زد و پیتزا سفارش می داد. فروشنده که می پرسید به نام کی بفرستم، بنده زاده که پول به این چیزها نمی داد، می گفت:به نام پدر. این موضوع برای جیب من معضلی شده بود ولی نمی خواستم مستقیم به رویش بیاورد تا اینکه با اسم فیلم «به نام پدر» کار خودم را کردم و بنده زاده دیگر پیتزا نخورد.
زندگی برایم سخت شده، هر روز به من گلایه می کنند چرا بعد توقیف «به رنگ عرق وان» فیلم خوبی نساخته ام؛
اما چه کسی می داند فیلم برود ارشاد سکانس برگردد یعنی چی؟
سکانس برود پلان برگردد یعنی چی؟
پلان برود فیلم تو «قیف» برگرد یعنی چی؟
داغون شدم آقو، لهِ لهم.
وری نایس . {مختصر و مفید}
سکانس برود پلان برگردد یعنی چی؟
به نظر من این جمله ات خیلی باحال بود .خیلی خندیدم . ممنون .
ممنون حسین جان
هلاک این سرعت عملتم
گل کاشتی بازم.
فقط نتونستم چیزی از"به رنگ عرق وان"بفهمم!
بنده خدا حاتمی کیا!امیدوارم گزارش یک جشنش مثل به رنگ ارغوان نشه!پنج سال توقیفش کنن،بعد بهش جایزه بدن،بعد تو تی وی هم پخشش کنن!این همه تناقض برای چی؟!
گرچه گزارش یک جشن تو جشنواره رفت و دیگه تموم شدست.امیدوارم رنگ اکران رو بینه.امیدوارم.
ممنون حسین جان
به رنگ عرق وان شوخی با اسم به رنگ ارغوان بود.
من هم امیدوارم فیلمش اکران شده
کاش به ایرادات متن هم اشاره می کردی تا رفع اشکال منم.
مثل همیشه چندین بار متنت رو خوندم , الان فقط می تونم یگم فراتر از خوب بود .
من عاشقانه فیلم های حاتمی کیا رو دوست دارم و کورکورانه روی تک تک سکانس های فیلم هاش متعصبم . دست خودم هم نیست تنها جایی که نمی تونم با انتقاد کنار بیام نقد کارهای حاتمی کیا است .
ممنون من هم یکی از طرفداران همیشگی سینمای حاتمی کیام.
فکر می کردم طرفدارای حاتمی کیا از این متن دلخور بشن؛ خوشحالم که اینطوری نشد.
کاش از نقد خوبت هم بهره مندم می کردی.
آقا زوره مگه...وقتی ایرادی پیدا نکردم چی بگم خو؟!
جدا خیلی خوب نوشته بودی.
خیلی خوب از اسم فیلمها استفاده کرده بودی برای نوشتت.خوب توجیه آورده بودی براشون...مخصوصا برای به نام پدر.
فقط من فکر میکردم"به رنگ عرق وان"رو با هدف خاصی نوشتی که الان میگی نه.فقط قصدت شوخی بوده!که اگه این بوده میگم که این کلمه"مقوا"بوده.خوب شد حالا!
ولی به نظرم میتونستی یه شوخی بامفهم با این اسم کنی.تواناییش رو داشتی.ولی بازم میگم مثل همیشه خوب بودی.منتظر اپیزودهای بعدیم.ده نمکیم توش باشه ها.همینطور فرهادی.مهرجویی هم خوبه.چیزی درمورد فراستی نداری؟بنویس بده میلاد صفویان!
حالا شدی پسر خوب
تا میتونی متن های منو بکوب
والا فعلا قسمت من ابراهیم بود اگه خدا بخواد سراغ دیگر عزیزان هم خواهیم رفت.
خوب بود مخصوصا قسمت برج مینو
فقط به نام پدرش یه مقدار بی نمک بود و این اصطلاح "تو قیف" که دیگه خیلی دمده شده
اما اخرش که سکانس بره پلان برگرده نو اوری داشت
امیدوارم بعدی ها با نمک تر و خلاقانه تر از این باشه (چون با اسم فیلم ها زیاد مطلب کار شده موضوع جدید نیست و نویسنده باید بتونه حقشو از کلمات بگیره )
از نقد صریج و بی پردت خیلی ممنونم. این ریز بینی ها باعث پیشرفت میشه تا دفعه دیگه کار بهتری انجام بدم.
خوب بود ، هوالحبیب را همینجوری نوشتی یا ..........
بار اول خیلی خوب نفهمیدش ، بار دوم قشنگتر شد ، نکته های ریزش را دیدم ،
من با قسمت به نام پدر خیلی حال کردم !!!!!!!!!
ایراد خاصی ام نداشت ................
ممنون. هوالحبیب به نامه نگاری های به رنگ اغوان اشاره داره.
البته تو به رنگ ارغوان به جز هو الحبیب از عنوان های دیگه ای هم استفاده میشد...
درسته ولی منکه نمی تونستم همشونو استفاده کنم. شاخص ترینشون این بود.
اولن که بگم در نیومده!
رضا خوب شده، اما بهتر از این میتونست باشه. یعنی کوتاه نوشتی، میشد بیشتر بنویسی، چون جای کار داشت.
راستی، توی نوشته'های خودت از تکه کلام'های روز استفاده نکن؛ مگه موارد استثنا.
کاش میشد این متن'ها رو با هم بنویسیم. خیلی دوست داشتم و دارم.
خودمم قبول دارم در نیومده به دلایلی نخواستم بیش از این وقت بذارم کوتاه نویسیش هم به دلیل کمبود جا بود خیلی بیشتر بود کمش کردم.
ممنون از انتقادات سازنده ات.
منم خیلی دوست دارم بشینیم دور هم بخونیم و بنویسیم.
برای نمایشگاه بهت خبر می دم.
سلام رضا ابراهیم هم ابراهیم قدیم
ولی متن تو عالی بود
حاتمی کیای الان را زیاد دوست ندارم
سلام بر آقا مهدی برادر گل
ممنون
من هم قدیم ها بیشتر دوستش داشتم ولی الان هم ...
چقدر قشنگ بود. خیلی خوشم اومد. به رنگ ارغوان رو که بیرنگ کردن با اون وضع نمایشش. واقعا خدا به حاتمی کیا صبر باید بده.
ممنون.خوشحالم که خوشت اومده.
با اجازه لینک کردم شما رو
اجلزه ما هم دست شماست فقط کاش آدرس وبتون رو هم می ذاشتین منم استفاده می کردم.
این هم آدرس
خوشحال میشم سر بزنید
حتما سر می زنم.
سلام نوشته های خیلی خوبی دارین... منم برای انتخاب شدنتون برای مسابقه همشهری جوان به شما تبریک می گم... خیلی کارهای حاتمی کیا رو دوست دارم، از این متن هم خوشم اومد... موفق باشین
خیلی ممنون لطف دارین
خوشحالم که مورد توجهتون قرار گرفته.