پ.ن: این آخرین نمونه از سه گانه ی کاریکلماتورهای من است بیش از این با جملات مذبوحانه نگاهتان را خدشه دار نمی کنم.
از پشت شیشه های ماشین مدام برایم پشت چشم نازک می کرد و زیرچشمی به قد و بالایم نگاه می انداخت تا ببیند به دام دلبری هایش افتاده ام یا نه؛ ولی من که گرگ باران دیده ام اسیر میشی چشم هایش نشدم و به انتظار حرکت بعدی اش نشستم.
ماهنامه داستان همشهری برای هفدهمین بار مسابقه داستان نویسی یک خطی برگزار میکند.
ادامه مطلب ...